مانده ام معلق میان ِ گذشته وُ آینده
نه گذشته رهایم میکند نه آینده میکشانم !
حال هم که حالش را ندارد تکان بخورد کمی به جلو یا عقب برانم !
.
چه سخت است ساکن ماندن میان ِ رفتن ها وَ نرفتن ها ...
چه سخت است ساکن ماندن میان ِ دیروزها وَ فرداها ...
چه سخت است ساکن ماندن میان ِ ایکاشها وُ حسرتها وُ آرزوها ...
.
چه سخت معلق ماندن میان ِ گذشته وَ آینده ...
.
چه سخت است من بودن !
.