چه سخت گذشت بر من این سالها تا که آرام شد دلم
بعد از آن بوسه ی آخر؛ کز عشق ِ تـو ناکام شد دلم
.
چه سخت گذشت بعـدِ تـو تا من دوباره من شدم
تا آرَمیـد قـلبم از خـشـم ِ زندگی وُ رام شـد دلـم
.
بـُریـدم از تعـلـّـق ِ دل؛ آن اتــّصال ِ بـیـهوده
از آن فریبی که به من دادی وُ من خام شد دلم
.
هرچه داشـت این دلـبـستگی ِ عَـبَـث به کام ِ تـو شد
تـو شدی دلـپاک وُ بی گناه وُ من بـدنام شـد دلـم
.
چه بی گـناه به تـبعـیدم فرستادی وُ چه بی پناه
به جـزیره ی تاریکِ نـفرت اعـزام شد دلـم
.
به جـُرم ِ وفای به عـهد محکوم به مرگ شد قـلبم
کاش در ملأ ِ عام بود آن لحـظه که اعـدام شـد دلـم
.